ظاهر موحد باطن مشرک - تابلو |
بسم الله الرحمن الرحیم
بهم گفت متن رو بخون و نظر بده،البته من از ایراد گرفتن خوشحالتر میشم نیازی هم به تعریف شما ندارم ،میخوام کارم اصلاح بشه انشاالله،کلی ذوق کردم(با یاد حرف امام صادق که فرموده بودن بهترین دوست من کسیه که ایراد من رو به من هدیه بده) و گفتم چشم شروع کردم،دیدم که از ویرگول و سایر علامات نوشتاری مشابهش اصلا استفاده نکرده، گفتم که خوب عزیز من این که مشکل داره باید از این علامات زبان فارسی که پیشینیان ما برا ما گذاشتن نهایت استفاده رو ببری،گفت نه اقا تو بخون ، غالبش رو نگاه کن،نثرش.این علامت ها خیلی هم مهم نیست. گفتم باشه،و ادامه دادم و دیدم که از نوشته اش چیزی دستگیرم نمیشه ، باید هر سطر رو چند بار میخوندم تا متوجه میشدم،گفتم مرد حسابی ،چقدر پرتکلف و سخت نوشتی یه خورده روان تر،یه خورده کار کن که شیوا و بلیغ بنویسی ،گفت ای بابا ، تو بخون مفاهیمش رو دریاب،شما دیگه چقدر ظاهر بین هستی، اصل اون حرفیه که باید در هنر زده بشه،سر تکون دادم و ادامه دادم. اه این که چیز نویی هم نداشت،گفتم ، اخه چطو فلان شدهه ، این که مفاهیم درستی هم مطرح نکرده،گفت نه اقا این که مهم نیست مهم نیته که خالصانه باشه،مهمترین قسمت هنر، اخلاص در نیت هنرمنده ،گفتم باشه و باز خوندم و تموم شد.گفت نظرت چیه؟خوشت اومد، نه؟ گفتم مگه فرقی هم میکنه؟گفت چطور فرقی نمیکنه؟گفتم خاک بر سرت که نیت درست حسابی هم نداری و مدت هاست که باهام قهره. نوشته شده توسط سید مهرداد موسویان در دوشنبه 85/12/21 و ساعت 12:37 صبح
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
منوی اصلی
نویسندگان وبلاگ
نوشته های پیشین
جستجو
لینک دوستان
خبر نامه
وضعیت من در یاهو
موسیقی وبلاگ
|
|